به گزارش صبح الوند، اتفاقاتی که این روزها در فدراسیون فوتبال رخ می دهد، مصداق بارز بی قانونی و دهن کجی به قانون است. فدراسیون فوتبال که ماههاست با چالش تعیین و تصویب اساسنامه رسمیاش دستوپنجه نرم میکند، صاحب یک نایبرئیس جدید شده. نایبرئیسی که البته نامش اصلاً غریب نیست و فوتبال ایران بارها دستپخت آشهای او با چند وجب روغن را چشیده. علی کفاشیان در شرایطی به اتاقش در ساختمان سئول برگشت که حتی شاید دوستان سابق و همکاران فعلیاش به هیچوجه از وجودش در ساختمان فدراسیون خوشحال نباشند و شاید نیز از این همه دوگانگی و ساختارگریزی در بدنه فوتبال متعجب شوند.
در خوشبینانهترین حالت بازگشت آقای همیشه خندان فوتبال ایران به یک پست مدیریتی را موکول به عدم میدانستیم. کفاشیان ورای عملکرد مشعشعی که طی سالهای ریاستش در فدراسیون فوتبال داشت، مورد عنایت قانون عدم بهکارگیری بازنشستگان در پستهای دولتی قرار گرفت تا حضورش در فدراسیون فوتبال و سایر مناصب ورزشی به نقطه پایان برسد. بازنشسته ای که البته مثل همه همتایان خودش اعتقاد دارد بازنشسته نیست و شیفته خدمت است و از همین رو بازگشته تا خدمت کند!
کفاشیان حتی اگر مشمول قانون بازنشستهها نیز نمیشد؛ عمر ریاستش مدتهاست که به سر آمده. قراردادهای عجیبی که زمان ریاست او با سرمربیان تیمهای ملی بسته میشد و عملکرد ضعیف مجموعه تحت امرش در مجامعی بینالمللی مثل فیفا و AFC باعث شد تا از او بهعنوان یکی از ضعیفترین مدیران تاریخ فدراسیون یاد شود.
هنوز یادمان نرفته که چرا کفاشیان به تبعید اجباری و محرومیت از حضور در فوتبال محکوم شد. رئیس سابق فدراسیون فوتبال که پرونده مفقود شدن مبلغ قرارداد حق پخش بازی های تیم ملی در انتخابی جام جهانی متهم شناخته شده شد و از سوی کمیته اخلاق محرومیت 5 ساله برای او به همراه داشت و هرگز مشخص نشد مبلغ فوق کجا رفته و چه کسانی آن را به جیب زده اند.
محرومیت کفاشیان اما نهتنها 5سال طول نکشید؛ بلکه با چرخش عجیب وزارت ورزش و نهادهای ذیربط او پس از یکسال محرومیت بار دیگر به دفترکارش برگشته تا پس از استعفای مصلحتی مهدی تاج، زمام امور فدراسیون را در دست بگیرد. کارنامه مدیری که هیچ جای دفاعی از خود برجای نگذاشته اما ظاهرا هنوز در وزارت ورزش مدافعانی سرسخت و مستحکم دارد. مدیری که ماموران نهادهای نظارتی به دفترش هجوم میبرند و کامپیوتر و کلیه مدارک فدراسیون را ضبط کرده و آقای مدیر را چند ساعتی مهمان خود می کنندقطعاً جای هیچگونه دفاعی ندارد مگر آنکه مدافعان نیز از این حمایت صاحب منافع مهمی شوند.
دیدگاه شما