شهر باستانی هگمتانه
آشوريان باستان به شهرهاي قوم كاسي، عنوان " كاركاشي " داده بودند كه " كار " به معني قرارگاه يا منزلگاه و " كاشي " اسم قوم " كاسي است.
آشور شناسان و مادشناسان، جملگي اين كار كاشي ( یا شهر كاسيان ) را منطقه كنوني همدان دانسته اند. پرفسور گيريشمن، باستان شناس معروف فرانسوي، معتقد است كه اسم قبلي هگمتانه، " اكسا يا" يعني شهر كاسي ها بوده است. و در مجموع اعتقاد غالب بر اين است، كه شهر هگمتانه را يكي از اقوام آريايي بنام مادها ساخته اند و نخستین دولت ايراني را در آن بنا نهاده اند. ولي نتايج تحقيقات، بيانگر آن است كه شهر هگمتانه، پيش از انتخاب به پايتختي توسط مادها، وجود داشته مردماني از قوم كاسي در آن مي زيسته اند. سپس بازماندگان قوم كاسي، بعدها با طايفه اي از آريايي ها قوم موسوم به ماد را پديد آورده اند و با غلبه بر دولت تجاوزگر آشوري، دولت ماد را بنيان گذاشته و پايتخت خود را كار كاشي قرار داده اند و از آن به بعد، اين شهر هگمتانه نام گرفته است.
مادها، گروهي از اقوام آريايي بودند، كه از جنوب سيبري به سمت فلات ايران حركت كرده و در غرب ايران ساكن شدند. عواملي مانند: رشد اجتماعي و فرهنگي، تماس با گروههاي بومي ساكن فلات ايران، وجود همسايگاني قدرتمند و احساس نيازهاي جديد سياسي و اجتماعي، آنها را وادار به اتحاد و ايجاد حكومتي مقتدر نمود، به طوري كه قوي ترين قوم آن روزگار يعني آشوري را، براي هميشه از صفحه روزگار محو كردند.
امروز عموم باستان شناسان، تپه باستاني هگمتانه، واقع در مركز شهر همدان را، كه وسيع ترين تپه باستاني ايران است، بقاياي همان ابنيه عهد كاسي، مادي، هخامنشي و بعد از آن مي دانند. مساحت اين تپه حدود 30 هكتار مي باشد. كه با در نظر گرفتن بخش هايي كه جزء محدود تپه باستاني بود، ولي اينك ساختمانهاي مسكوني بر روي آن ساخته شده، به بيش از 40 هكتار نيز مي رسد.
اين تپه بيضي شكل، در داخل محدوده شهر فعلي همدان، و در دو سوي خيابان اكباتان واقع شده است. "هگمتانه"، يا " هنگمتانه " كه به زبان پارسي قديم به معني محل تجمع بوده، تركيبي از دو واژه "هنگ " به معني " جا " و " متانه " به معني " تجمع " است. اين واژه در زبان يوناني به صورت "اكباتانا " در آمده است، و در كتيبه هاي عيلامي به صورت " آگ ماتانو" آمده است. برخي نيز معتقدند: " امدانه " يا " آماداي " كه در كتيبه پيلسر پادشاه آشور آمده به اين محل اطلاق مي شده. هگمتانه " در زبان ارمني، " اهمتان" و در زبان سرياني و پهلوي، "اهمدان " ، در گويش نويسندگان عرب " همدان " و در تورات، " احتمانا" گفته شده است.
همچنين سكه هايي از عهد ساساني كشف شده كه محل ضرب آنها " اهمتان " قيد شده است. نخستين اشاره مكتوب به نام مادها و سرزمين ماد، در سالنامه بيست و چهارم شارل مانزر سوم ( 836 قبل ميلادي ) و سارگن دوم ( 715 قبل از ميلاد) بوده، كه از اين قوم و سرزمين آنان به نام " ماداي "يا " آماداي " ياد كرده اند. روايات مورخين يوناني نيز حاكي است كه اين شهر در دوره مادها، ( از اواخر قرن هشتم تا نيمه اول قرن ششم قبل از ميلاد) مدتها مركز امپراتوري مادها بوده
است. و پس از انقارض آنها نيز به عنوان يكي از پايتخت هاي دوره هخامنشي (پايتخت تابستاني و احتمالا" محل خزانه آنها ) به شمار مي رفته است. گفته هاي هرودت مورخ يوناني، در قرن پنجم قبل از ميلاد، مهمترين ماخذ تاريخي در اين مورد است. وي بناي اوليه اين شهر را به " ديااكو " نخستين شهريار ماد نسبت مي دهد ( در 728 قبل از ميلاد ). هرودت اوضاع سياسي واقتصادي نا مناسب قوم ماد را در دستيابي ديااكو به قدرت موثر مي داند. ديگر مورخين يوناني چون پلي بيوس، كنزياس، ژوستين و گزنفون نيز درباره هگمتانه مطالبي جمع آوري كرده اند. ديااكو پس از اينكه هگمتانه را به پايتختي خود برگزيد، تصميم به ساخت كاخي عظيم و مستحكم به صورت هفت قلعه تو در تو گرفت. به طوريكه كاخ پادشاهي و خزانه، در درون قلعه هفتم قرار داشته باشد. ديااكو به تقليد از رنگ آميزي قصرهاي بابلي، دستور داده بود كنگره هاي هر قلعه را به رنگي مخصوص در آورند.
هخامنشي (پايتخت تابستاني و احتمالا" محل خزانه آنها ) به شمار مي رفته است. گفته هاي هرودت مورخ يوناني، در قرن پنجم قبل از ميلاد، مهمترين ماخذ تاريخي در اين مورد است. وي بناي اوليه اين شهر را به " ديااكو " نخستين شهريار ماد نسبت مي دهد ( در 728 قبل از ميلاد ). به اين ترتيب: رنگ كنگره هاي قلعه اول سفيد، دومي سياه، سومي ارغواني، چهارمي آبي، پنجمي نارنجي، و كنگره دو با روي داخلي سيمين و زرين بودند و محيط بيروني ترين ديوار قلعه، تقريباً به اندازه حصار شهر آتن بوده است.
قصر شاهي، كه در آخرين قلعه دروني بر پاشده بود، داراي صدها اتاق بوده، و مردم نيز خانه هاي خود را بيرون اين قلعه ها و در كنار آن ساخته بودند. بنا به در خواست ديااكو، قوم ماد شهرهاي كوچكي راكه در آن مي زيسته اند، رها ساخته و پايتخت را مورد توجه قرار دادند و در اطراف قلعه شاهي، خانه هاي خود را بنا كردند.
پلي بيوس مورخ يوناني ( 204 تا 132 قبل از ميلاد ) مي نويسد : در دامان كوه اورنت، ( اورنت يا اورنتس = الوند ) شهر هگمتانه با قلعه و ارگ مستحكم و حيرت آوري قرار گرفته، و قصر شاهي، در داخل آخرين قلعه آن استوار گرديده است. وضع ساختماني،آرايش عجيب، و تزئيناتي كه در آن به كار رفته به نحوي بوده، كه توصيف آن مبالغه آميز به نظر مي رسد. چوب هايي در آن به مصرف رسيده پوشيده از زر و سيم است. درها، ستون ها و رواق هاي آن، با هزاران گونه كنده كاري و نقش و نگار آراسته شده اند. يك ديوار بي پيرايه، و يك تير عاري از زيور، در آن كاخ نيست. حتي كاشي هايي كه زينت بخش " ازاره ها" و ديوارهاي دورني قصر است، با پوششي از آب نقره، سيم اندود گشته و همه چوب ها از جنس سرو و كاج مي باشند.
كنزياس مورخ يوناني وپزشك معروف اردشير دوم هخامنشي ( 404 تا 3045 قبل از ميلاد ) مي نويسد: " سميرامين " ملكه آشور ، پس از ديدن وضعيت شهر وموقعيت مناسب آن دستور داده، كه براي او در آنجا كاخي بسازند و چون ديده است كه در شهر جديد الاحداث كمبود آب وجود دارد، دستور داده تا با صرف هزينه اي گزاف ، نهري ساخته و آب درياچه اي را كه در آن سوي كوه اورنت ( الوند ) است به اين شهر سرازير نمايند.
ابوبكر احمد بن محمد اسحاق همداني معروف به اين فقيه، در كتاب البلدان خود كه در حدود سال 290 هجري به تحرير در آمده، به نقل از يكي از دانشمندان پارسي مي نويسد: " همدان بزرگترين شهر جبال و حدود چهار فرسنگ در چهار فرسنگ بوده است". بخت النصر بعد از فتح و ويراني بيت المقدس، فرمانده اي به نام صقلاب را به قصد تصرف همدان مي فرستد، ولي وي با عدم موفقيت مواجه شده و طي نامه اي به بخت النصر مي نويسد: من به شهري آمده ام داراي بارويي بلند و سركش و مردمي بسيار و كوي و برزن هاي فراخ و رودهاي فراوان و غیره. پس از انقراض مادها، هر چند هگمتانه مركزيت نخستين را نيافت، ولي به جهت قرار گرفتن سدر مسير جاده شاهي، كه پارسه ( تخت جمشيد ) را به سارد متصل مي كرد، به عنوان پايتخت تابستاني هخامنشيان مورد توجه خاص بود، و از اين رو آن را آباد كردند.
در زماني كه داريوش سوم با اسكندر مواجه مي شود، هگمتانه به صورت ويرانه اي بود. ولي داريوش سوم بنا به پيشنهاد ياران خود دستور مي دهد در ميانه شهر، كوشكي بزرگ كه آن را ساروق مي ناميدند، بسازند. در اين كوشك سيصد مخفي گاه براي گنجينه و دارايي ها بر باشد. و براي آن هشت درب آهنين ساختند، كه همه دو اشكوبي ( دو لختي ) و هر اشكوب، به بلنداي دوازده گز بود.
چنانكه ملاحظه شد درباره چگونگي احداث و نام بنيانگذاران هگمتانه در بين مورخين يوناني، اتفاق نظر وجود ندارد. مورخين اسلامي نيز دراين زمينه با يكديگر اختلاف نظر دارند و در مورد محل دقيق آن هم نظريات متفاوتي ارائه شده است. گر چه اكثر مورخين، پژوهشگران و باستان شناسان مانند مرحوم مصطفوي، پرفسورگير يشمن، اشميت ، لوشاي و پرا دارا ، تپه اي
را كه هم اكنون در شهر همدان به نام هگمتانه معروف است، محل اصلي شهر باستاني هگمتانه مي دانند. در حفاري هاي باستان شناسي سالهاي اخير در تپه هگمتانه هم مشخص شده است، كه محل كاخ و بناهاي اشاره شده، در تپه هگمتانه كنوني واقع بوده است.
نتايج حفاري هاي تپه هگمتانه – آثار كشف شده حاكي از وجود يك شبكه منظم و پيشرفته آب رساني در شهر حكومتي مادهاو پارت ها مي باشد. در فواصل بين كانال هاي آب رساني، معابري به عرض 5/3 متري وجود داشته و كف اين معابر، تماماً با آجرهاي مربع شكل و منظمي مفروش بوده است.
پيشينه حفاري هاي علمي از اين تپه، به سال 1913 ميلادي بر مي گردد، كه هيئي فرانسوي از طرف موزه لوور پاريس به سرپرستي شارل فوسي، كاوش هايي در تپه هگمتانه انجام داد. ولي نتايج اين كاوشها هيچ گاه منتشر نشد.
در طي 10 فصل حفاري انجام شده از سال 1362 تا 1378، كه حدود 14000 متر مربع از بقاياي اين شهر مورد كاوش قرار گرفته، يكي از كهن ترين دوره هاي تمدن بشري نمايان شده است. همچنين يك حصار طولاني به ارتفاع 9 متر و دو برج عظيم و كم نظير در درون آن كشف شده، از جمله كاوشهاي علمي سال 1362 تا كنون كه به سرپرستي آقاي دكتر محمود رحيم صراف به انجام رسيده، منجر به شناسايي شهر بزرگي در دل تپه هگمتانه شده است. تحقيقات نشان داده كه در فواصل 35 متري بين معابر، دو سري واحدهاي ساختماني قرار دارند، كه هر كدام شامل يك حياط مركزي (هال) است. با اتاق ها و انبارهايي به صورت قرينه در گرداگرد آن. به شكلي كه هر واحد ساختماني، فضايي در حدود 5/17 × 5/17 متر را در بر مي گيرد. معابر مذكور با عرض 5/3 و پی بندي آجري در بخش وسيعي از تپه گسترش داشته و جهت شمال شرقي به جنوب غربي دارند. همچنين ادامه كاوش ها بخش هايي از حصار عظيم شهر به قطر 9 متر وارتفاع 8 متر را آشكار ساخته است. اين حصار در فواصل معين، داراي برجهاي عظيم بوده، كه هگمتانه قديم را در بر مي گرفته است. به طور كلي اين تپه در طول يكصد سال اخير بارها مورد حفاري باستان شناسان داخلي و خارجي قرار گرفته است. از جمله ويژگيهاي شهر باستاني هگمتانه معماري و طرح و نقشه منظم اين شهر بوده، كه در بين آثار باستاني به دست آمده كم سابقه است. ضمناً در طول حفاريهاي انجام شده آثار ارزشمند و بي نظيري كشف گرديده، كه اغلب متعلق به دوران هخامنشيان و نياكان آنهاست.
*******************************************************************************************
کتیبه های گنجنامه و دره های اطراف
گنجنامه، در یکی از دامنه های کوهستان الوند و به فاصله 5 کیلومتری جنوب غربی همدان، در دره مصفای عباس آباد قرار دارد. در نزدیکی گنجنامه ، چشم انداز زیبایی از آبشار گنجنامه و دره های سرسبز عباس آباد ، تاریک دره و کیوارستان دیده می شود. تاریک دره نیز به دو شاخه تقسیم می گردد: در شاخه شرقی آن، تاسیسات پیست اسکی تاریک دره احداث شده است و در ضلع غربی تاریک دره ، در خط الراس گردنه (گدوک) ، جاده ماشین رو جدید با راه کاروان رو قدیمی یکی می شود. این دره عصر هخامنشیان، شروع جاده هگمتانه – استخر ، معروف به "جاده شاهی" بوده، که هگمتانه را از طریق پیچ و خمهای تاریک دره، گدوک (دره)، ورد آورد علیا، شهرستانه، اشتران به تویسرکان، نهاوند، کرمانشاه،
لرستان ، تخت جمشید و فارس مرتبط می ساخته است. این راه، همچنین یکی از راههای ارتباطی همدان به غرب و جنوب کشور (و میانرودان) یا بین النهرین (عراق امروزی) بوده است.
به سبب آنکه هگمتانه، پایتخت تابستانی هخامنشیان بوده و در مسیر جاده شاهی قرار داشته است، داریوش اول هخامنشی پس از اتمام کار سنگ نبشته های بیستون، دستور نقر کتیبه کنونی گنجنامه را داده است. پس از او فرزندش خشایار نیز به پیروی از او کتیبه ای در سمت راست و کمی پائین تر از سنگ نبشته پدر، بر جای گذارده است. (حدود 50 سال ق-م)
هر یک از کتیبه ها به سه زبان، در سه ستون و 20 سطر، بر روی صخره ای بزرگ حک شده اند، مه در ستون دست چپ ، متن فارسی باستان، ستون وسط؛ عیلامی یا شوشی و ستون دست راست کتیبه ها، به زبان بابلی
یا اکدی و هر سه به خط میخی ماد یا هخامنشی می باشند. اولین واژه ستونی که به فارسی باستانی حک شده ، کلیه "baga " به معنی خداست. در تاریخ معاصر، ایران شناسان بسیاری درصدد ترجمه متون کتیبه های گنجنامه بوده اند، که "اوژن فلاندن" باستان شناس فرانسوی و "پاسکال کست" (1840 و 1841 میلادی) دستیارش ، از آن جمله اند. ولی عاقبت "سر هنری راولینسن" انگلیسی موفق شد، که رمز خط میخی پارسی باستان را کشف نماید و سرانجام این پندار مردم ،
که این کتیبه ها را راز مکتوب یک گنج پنهان تصور می کردند، با کشف رازهایی از تاریخ باستان این سرزمین تعبیر شد . و اینک ترجمه سنگ نبشته داریوش هخامنشی: خدای بزرگ است اهورا مزدا که این سرزمین را آفرین، که مردن را آفرین، که شادی را برای مردم آفرین، که داریوش را شاه کرد، یگانه شاه از میان شاهان بسیار و یگانه فرانروا از میان فرمانروایان بسیار. من (هستم) داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورهای با دولت های بسیار، شاه این سرزمین بزرگ دور دست پهناور، پسر ویشتاسب هخامنشی.
متن هر دو کتبیه یکی است، فقط در کتبه خشایار شاه به جاری داریوش، خشایار شاه آمد و به جای ویشتاسب ، داریوش و عبارت : "hyah maoistha baganam" به معنی : "که بزرگترین خدایان است" ، فقط در کتیبه خشایار شاه آمده است . این کتیبه های از دیرباز تا کنون، نامهای گوناگونی به خود گرفته اند.
ابن فقیه همدانی، در سال 290 هجری، در کتاب "اخبار البدان" خود، از آن بعنوان "تب نابر" نام برده است و اسامی دیگر عبارتند از: "سنگ نبشه " ، " نبشت خدایان" ، " کتیبه های الوند" ، "جنگ نامه" و " گنج نامه" که دو نام آخر، در سده های اخیر مصطلح شده اند. این اث طی شماره 92 مورخه 15/10/1310 در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسیده است.
در سال 1373 نیز توسط شهرداری همدان، ترجمه های فارسی و انگلیسی هر دو کتبه بر روی دو تخته سنگ خارا کنده شده و در ضلع دیگر محوطه گنجنامه قرارداد شده است.
*******************************************************************************************
آرامگاه شیخ الرئیس ابوعلی سینا
:: زندگی نامه
در سوم صفر سال 373 هجری قمری، در روستای افشنه از توابع خورمثین بخارا، در خانه عبدا... بن سینا از مادری به نام ستاره، نابغه شرق متولد شد، که او را حسین نام نهادند و بعدها آوازه علم و دانش او مرزهای آن روزگار را در هم نوردید و قرنها افکار و اندیشه های ژرف او الهامبخش سالکان طریقت و چراغ هدایت عالمان و اندیشمندان رشته های مختلف علمی گردید به اعتبار اینکه پسرش علی و جدش سینا بود، ( علی بن حسین بن عبدا... بن سینا ) ابوعلی سینا (بوعلی سینا) خوانده شد.
وی در همان اوان کودکی، قرآن را حفظ کرد و علوم مختلف چون ریاضیات، صرف، نحو، لغت و معانی، جبر، مقابله، هندسه، فلسفه و منطق ، چنان تبحری بدست آورد، که تا آن زمان کسی به آن پایه نرسیده بوده او پس از فلسفه به طب روی آورد و همزمان از تحصیل فقه نیز غافل نبود، و در طب نیز شهرتی بسیار کسب کرد، که همه روزه گروهی از بیمارانی که از اطباء دیگر مایوس شده بودند، از معالجات او بهره مند می شدند. به طوری که خود او گفت است: هر گاه در مساله ای سرگردان می ماند، به مسجد جامع می رفته ،نماز می گذارده و در برابر آفریدگارش فروتنی می کرده، تا اینکه دشواری بر او گشاده می گشت. بوعلی که در 22 سالگی از بخارا به گرگانج (پایتخت خوارزمشاهیان) عزیمت کرد، مورد تجلیل و تکریم بسیار قرار گرفت و در سن 30 سالگی ، در تمام کشورهای اسلامی شهرت یافته بود. ولی پس از چندی به ری رفت و مورد استقبال مجدالدوله حاکم ری و مادرش سیده ملک خاتون قرار گرفت. ولی تهاجم سلطان محمود غزنوی به ری سبب شد، که از طریق قزوین به همدان عزیمت نماید.
بوعلی به پیشنهاد شمس الدوله حاکم وقت همدان، وزارت او را پذیرفت . وی در زمان دیالمه ،لشکران دیالمه بر او شوریدند و او را نزد شمس الدوله بردند و تقاضای قتل او را کردند، که شمس الدوله تنها به عزل او رضایت داد. ابن سینا به منزل دوست صمیمی خود ابو سعید دخوک رفت ، سپس به تالیف کتابهای طبیعیات ، شفا و قانون پرداخت . او طی نامه ای از علاوه الدوله کاکویه خواست، که اگر اجازه فرماید ، به خدمت او درآید. در این زمان، توسط عمال تاج الدوله فرزند شمس الدوله، دستگیر و به مدت چهار ماه زندانی شد. در زندان، باقیمانده کتاب شفا و نیز کتابهای هدایه و رساله "حی بن یقطان" را به اتمام رساند. در خلال این مدت، علاء الدوله کاکویه، ضمن اجابت در خواست بوعلی و به قصد تنبیه تاج الدوله و تسخیر همدان، به سمت همدان حرکت کرد،که بدون مقاومت،این شهر به تصرف او درآمد.
سپس بوعلی از زندان آزاد شد، به اصفهان رفت و به وزارت علاء الدوله منصوب شد و نزد او منزل خاصی داشت و تا آخر عمر در خدمت او ماندف تا اینکه در مسافرتی که به همراه علاء الدوله به همدان داشت، به مرض قولنج دچار شد. وقتی به همدان رسیدند ، متوجه شد که بدنش قدرت مقابله با بیماری را ندارد و گفت : " آن مدبری که تدبیر بدن من می نمود، از تدبیر دست برداشت. دیگر معالجه من نفی ندارد" . پس غسل کرد و توبه نمود و آنچه داشت به فقرا بخشید و هر سه روز، یک بار از حفظ قرآن ختم می کرد و در حالت احتضار این شعر را می خواند :
تا باده عشق در قدح ریخته اند
و ندر پس عشق، عاشق انگیخته اند
با جان روان بوعلی، مهر علی
چون شیر و شکر به هم در آمیخته اند
و می گفت : " مردیم و انچه با خود بردیم ، این است که دانستیم که هیچ ندانستیم" شیخ الرئیس ، حجه الحق ، شرف المل ابوعلی سینا، در روز جمعه اول ماه مبارک رمضان سال 427 هجری قمری، به جوار رحمت الهی پیوست و در همدان مدفون گردید.
:: بنای یادبود آرامگاه بوعلی
آرامگاه بوعلی در میانه میدانی به همین نام واقع است. میدانی بیضوی، با درختان چنار کهنسال، باغچه های موزون، بنای زیبا و تندیسی که معرف این میدان است، تفرجگاه زیبایی را بوجود آورده است، که چون نگینی در قلب این شهر کهن می درخشد. شهرهای مهم جهان، معمولاً هر یک به قامت بنای یادبوی مشهورند. همدان نیز، حدود 50 سال است که به برج آرامگاه بوعلی، مزیّن و معروف است.
بنای آن آرامگاه تا کنون سه بار نوسازی شده است. مقبره قدیمی آن که در زمان قاجاریه ساخته شده بود، در خور شان و شخصیت علمی این متفکر بزرگ نبود. بنابراین انجمن آثار می ایران، به مناسبت هزارمین سال تولد بوعلی سینا، در سال 1330 تصمیم به تجدید بنای آن گرفت.
طرح و نقشه بنای فعلی، با معماری مهندس هوشنگ سیحون، به سبک معماری قرنی که حکیم درآن می زیسته، از روی قدیمی ترین بنای تاریخ دار الاسلامی، یعنی برج قابوس بن وشمگیر در شهر گنبد کاووس اقتباس شده است.
بنای آرامگاه تلفیقی از دو سبک معماری ایران باستان و ایران بعد از اسلام است، که با بهره گیری از هنر معماری سنتی و شیوه های نوین ، در آن عناصری چون برج، الهام گرفته از برج گنبدقابوس، باغچه ها؛ متاثر از باغ های ایرانی، آب نما؛ الهام گرفته از حوض خانه های سنتی و نمائی با روکار سنگهای حجیم و خشن خارا، که با سنگ گرانیت کوهستان الوند آراسته شده و نمودار کاخ های باستانی ایرانیان است، استفاده شده است. به این ترتیب کار ساخت بنای جدید در سال 1333 هجری شمسی به پایان رسید.
محل فعلی آرامگاه بوعلی، منزل مسکونی ابوسعید دخوک دوست صمیمی بوعلی سینا بوده است، که او نیز در جوار بوعلی مدفون می باشد. در حال حاضر تالار جنوبی آرامگاه موزه، محل نگهداری سکه، سفال، برنز و سایر اشیاء کشف شده زیر خاکی، مربوط به هزاره های قبل از میلاد و دوران اسلامی میباشد و در تالار شمالی، کتابخانه ای مشتمل بر 8000 جلد کتاب خطی و چاپی نفیس ایرانی و خارجی و غرفه هایی مربوط به آثار بوعلی سینا و شعرا و نویسندگان همدانی نگهداری می شود. در غرفه آثار بوعلی، عکسی از جمجمه بوعلی نیز در معرض دید گذاشته شده، که احتمالاً به هنگام تخریب مقبره قدیمی تهیه شده است.
مکمل این بنا، بوستانی است به شکل نیم دایره ، با فضای سبز زیبا. تندیس بوعلی نیز در حالی که کتابی در دست و دو چشم خیره بر افقهای دور دارد، در ضلع شرقی میدان نصب شده است و شاید این شعر خود را بر لب دارد:
دل گرچه در این بادیه ، بسیار شتافت
یک موی ندانست ، ولی موی شکافت
اندر دل من ، هزار خورشید بتافت
آخر به کمال ذره ای ، راه نیافت
*******************************************************************************************
مقبره باباطاهر عریان
عارف وارسته باباطاهر همدانی، از شاعران معروف اواسط قرن پنجم هجري ايران و معاصر طغرل بيك سلجوقي بوده است. " بابا " لقبي بوده كه به پيروان وارسته مي داده اند و " عريان " به دليل بريدن وي از تعلقات دنيوي بوده است.
ترانه ها يا دو بیتی های باباطاهر در بحر هزج مسدس محذوف، و به لهجه لري سروده شده است. دو قطعه، چند غزل با لهجه لري، مجموعه كلمات قصار به زبان عربي و كتاب " سرانجام " از آثار ديگر وي است. اشعار او سرشار از معاني دل انگيز و عواطف رقيق است . كتاب سرانجام، شامل دو بخش "عقايد عرفا و صوفيان" و " الفتوحات الرباني في اشارات الهمداني " است.
از خاندان، تحصيلات و زندگي باباطاهر اطلاعات صحيحي در دسترس نيست . اما در سال 447 هجري با طغرل سلجوقي ديدار كرده و مورد احترام او نيز قرار گرفته است و در يكي از دو بيتي هاي مشهورش، سال تولدش را به حروف ابجد گنجانيده كه پس از محاسبه توسط ميرزا مهدي خان كوكب در عهد قاجار، به سال 326 هجري رسيده
است و پس از 85 سال زندگي سراسر عشق و شور وفات يافته است. آرامگاه وي در شمال شهر همدان در ميدان بزرگي به نام وي قرار دارد. بناي مقبره باباطاهر در ادوار گذشته چندين با باز سازي شده است. در قرن ششم هجري برجي آجري و هشت ضلعي بوده است، در دوران حكومت رضا خان پهلوي نيز بناي آجري ديگري بجاي آن ساخته شده بود. درجريان اين بازسازي ، لوح كاشي فيروزه اي رنگي مربوط به قرن هفتم هجري به دست آمد، كه داراي كتيبه اي به خط كوفي برجسته و آياتي از قرآن مجيد است و هم اكنون در موزه ايران باستان نگهداري مي شود.
احداث بناي جديد در سال 1344 شمسي با همت انجمن آثار ملي و شهرداري وقت همدان و توسط مهندس محسن فروغي انجام شده است. در اطراف بناي جديد، فضاي سبز وسيعي احداث شده، كه زيبائي آنرا دو چندان كرده است. برخي از بزرگان و اديباني كه در جوار مزار باباطاهر آرميده اند، عبارتند از : محمد ابن عبدالعزيز از ادباي قرن سوم هجري، ابولفتح اسعداز فقهاي قرن ششم، حاجي ميرزا عل نقي كوثر از دانشمندان قرن سيزدهم و مفتون همدان از شعراي قرن چهاردهم (متولد 1268 در همدان ، متوفي به سال 1330 و
و صاحب ديوان شعر و انسان كامل) اين بناي تاريخي، طي شماره 1780 مورخه 21/2/1376 به ثبت آثار تاريخي و ملي ايران رسيده است.
*******************************************************************************************
مقبره استر و مردخای
مقبره استرو و مردخای در مرکز شهر همدان، ابتدای خیابان دکتر شریعتی قراردارد. مصالح ساختمانی بنای این مقبره از سنگ و آجر است و به سبک بناهای اسلامی ساخته شده است. از شکل ظاهر و سبک معماری این اثر، چنی بر می آید، که ساختمان فعلی ان در قرن هفتم هجری بر روی ساختمان قدیمی تری که متعلق به قرن سوم هجری بوده است، بنا شده باشد. قسمتهای مختلف بنا شامل : مدخل ورودی، دهلیز، مقبره ، ایوان و شاه نشین است. یک جلد کتاب آسمانی "تورات" که قدمت بالایی دارد و بر پوست آهو نوشته
شده است، در حفاظ استوانه ای شکلی، در سازمان میراث فرهنگی استان نگهداری می شود.
در وسط فضای مربع شکل مقبره ها، دو صندوق منبت کاری شده زیبا بر روی این قبور قرار دارد. در بالای قبر جنوبی، که آن را به استر نسبت می دهند، صندوق منبت کاری عتیقه و نفیسی قرار دارد، که قدیمی تر است و صندوق دوم که بر روی قبر مرد خای قرار دارد، بسیار شبیه صندوق اولی است و حدود در سال 1300 توسط استاد عنایت الله این حضرت قلی تویسرکانی، که یکی از منبت کاران برجسته زمان خود بوده، ساخته شده است. ترجمه خطوط عبری روی صندوق متعلق به استر، که بانی صندوق را معرفی میکند، چنین است : " امر کرد به ساختن این صندوق ، بانوی عفیفه صادقه، جمال ستام و برادران دانشمند او، که به طبابت موکلند: جمال الدوله و یوحزقیا و جمال الدوله یشوعا و یشعل ، که هر سه نفر برادر خانم جمال ستام هستند" .
بر بالای دیوار مقبره نیز، کتیبه ای به زبان عبری و به صورت برجسته گچ بری شده است. خطوط عبیر روی صندوق استر، و گچ بری های برجسته، متعلق به قرون هشتم یا نهم هجری می باشند. در مورد هویت مدفون این بقعه ، تاکنون نظرات متفاوتی داده شده است، اما روایت مشهورتر ،که با روایت مورخین یونانی و روایت تورات در مورد سرگذشت استر و مردخای تطبیق دارد به شرح زیر است:
اردشیر پسر خشایارشا ، " اردوان" را به تخت سلطنت نشانید. وی چهل و یک سال سلطنت کرد و اختلاف با مصر را که 15 سال به طول انجامید ، به نفع ایرانیان خاتمه داد. اردشیر با دختری از یهود به نام استر، که خواهر زاده یکی از درباریان یعنی مردخای بود، ازدواج کرد.
به این ترتیب یهودیان در دربار اردشیر نفوذ زیادی پیدا کردند. در این بین، شخصی به نام هامان که او نیز از درباریان با نفوذ و پر قدرت بود، نسبت به نفوذ روز افزون یهودیان حسادت نمود و از این رو فرمان قتل یهودیان را از اردشیر گرفت.
اما مردخای به وسیله استر همسر اردشیر ، این فرمان را از شاه پس گرفت و آنان را نجات داد. از آن پس ، یهودیان در اواخر اسفند و اوایل فروردین هر سال (مصادف با 13- 15 آدار، در گاهشمار کلیمیان) در سالروز نجات کلیمیان از قتل عام، با دعا و گرفتن روزه و خواندن طومار مگیلا، یاد آن را گرامی می دارند و به عنوان "جشن پوریم" برگزار میکنند. این اثر تاریخی از یک طرف، برای قوم یهود زیارتی و قابل احترام است، و از طف دیگر ، بعنوان یک اثر تاریخی، واجد ارزش است.
در خصوص نام استر باید گفت که نام اصلی او "هدسه " بوده ، اما چون به طرز شگفت آوری زیبا خوش سیما بوده است، نام استر یعنی ستاره را بر وی نهاده اند. وی دختر فردی به نام "ابی حایل" بوده است، که در حدود 500 سال قبل از میلاد مسیح در سرزمین پارس به دنیا آمده و بعد از فوت پدر و مادرش، عمویش (مردخای) سرپرستی او را به عهده گرفته است.
مردخای از خانواده شاؤل و از رجال دربار اخشویرش (خشایارشا) و مربی هدسه، دختر عمومی خود بود، که به منصب وزارت نیز رسیده است. وی پسر "یائیز " ، از نواده های یعقوب پیامبر و از نژاد بنیامین بوده است.
*******************************************************************************************
گنبد علویان
گنبد علویان در چهار باغ علویان، در نزدیکی میدان امام رزاده عبداله قرار دارد. بر اساس شناسنامه فنی بنا، این گنبد یکی از یادمانهای متعلق به اواخر دوره سلجوقیان در قرن ششم هجری است، که توسط خاندان علویان ابتدا به عنوان مسجد احداث شده است و سپس در دوره های بعد با ایجاد سردابی در زیر زمین، به مقبره ان خاندان تبدیل گردیده است.
خاقانی به کنایه ، از آن به عنوان " گنبد سبز" یاد نموده است و فرهنگ عامیانه مردم استان همدان نیز بر این امر دلالت دارد که می گوید:
" دلا دوشم، دلا دوشم، دلا دوش "
" به حق گنبد سبز سیه پوش"
اما چرا سیه پوش؟ توضیح آن این است که : یک دسته از بازماندگان فعلی علویان در همدان، هنوز هم "سیه پوش" هستند و یا شناسنامه هائی به این عنوان وجود دارند. راوندی صاحب "مجمع التواریخ و القصص" نیز گنبد علویان را به عنوان
"تریه اسلاف" مطرح نموده است.
علت نامگذاری این بنا به گنبد علویان این بوده است که در گذشته های دور دارای گنبد بوده، گرچه در اثر گذشت زمان، گنبد آن فرو ریخته است. از سوی دیگر، علاقه شدید مردم به سادات و دوستداران علی (ع) و مدفون بودن دو تن از احفاد خاندان علویان در این بنا، از دلایل دیگر آن بوده است.
متاسفانه از هویت دقیق مدفونین اطلاعات دقیقی در دست نیست . این اثر که یکی از شاهکارهای معمار و گچ بری بعد از اسلام در همدان است، طی شماره 94 در مورخه 15/10/1310 در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
*******************************************************************************************
مجسمه شیر سنـگی
یکی از یادمانهای تاریخ باستان در شهر همدان ، مجسمه شیر سنگی است، مجسمه شیر سنگی است، که در انتهای خیابان 12 متری سنگ شیر و در وسط میدان مربع شکی به همین نام قرار گرته است.
واقع شده، تپه باستانی است، زیرا تابوت متعلق به دوره اشکانی ، از ان محل کشف شده و فعلاً در موزه تپه هگمتانه نگهداری می شود. این مجسمه به همراه قرینه اش ابتدا بر دروازه شهر همدان قرار داشته است و اعراب به هنگام فتح همدان، آن را "باب الاسد" به معنی دروازه شیر نامیده اند:
در سال 319 هـ - ق نیز، که دیلیمان همدان را به تصرف خود درآورده اند ، دروازه شهر را به کلی تخریب کردند. مردآوریچ دیلمی، قصد داشت یکی از آنها را به ری منتقل نماید ولی چون موفق نشد، پنجه های یکی از شیرها را شکست و و دیگری به طور کامل تخریب نمود.
مجسمه آسیب دیده ، تا سال 1328 هـ .ش بر روی زمین افتاه بود، تا اینکه "مهندس سیحون " ، طراح و معمار آرامگاه بوعلی، آن را در محل فعلی نصب کرد.
تاریخ ساخت مجسمه شیر سنگی، مورد اختلاف است، ولی از نحوه حجاری مجسمه و نزدیکی آن به باروی اشکانیان و کشف تابوت دوره اشکانی از آن محل، چنین بر می آید، که به اشکانیان مربوط می باشد. این اثر در تاریخ 15/10/1310 و به شماره 93 در فهرست آثار ملی و تاریخی ایران به ثبت رسیده است.
*******************************************************************************************
بـرج قربـان
برج قربان، یکی از آثار تاریخی قرن هفتم یا هشتم هجری است، که در محل زندی های شهر همدان، بین چهار باغ شهید مدنی و خیابان طالقانی ، جنب دبیرستان ابن سینا واقع است. این بناء مدفن شیخ الاسلام حسن بن عطار حافظ ابوالعلاء همدانی و جمعی از امرای سلجوقی است. عثکل ، جد اعلای او، عرب تبار بوده ولی او و پدرانش همدانی بوده اند. تاریخ وفات حافظ ابوالعلاء را در ذیحجه 488 هجری نوشته اند.
یاقوت حموی در جزء هشتم "معجم الادبا " آورده است که : حافظ برای فرا گرفتن نحو، لغت، حدیث و علوم قرآنی، به بغداد، اصفهان و خراسان مسافرت نمود اساتیدی چون حسین وباس، ابوعلی حداد ، ابوالقاسم بن بیان و ابوعبدا... قراوی را درک کرده است.
تا آنجا که بعدها ، حفاظ و بزرگان حدیث، از وی نقل حدیث و روایت کرده اند. او یکی از زهاد، محدثین و حافظان قرآن بوده و در طول زندگی اش وقت خویش را با قرآن و حدیث گذرانده و به ارشاد مردم زمان خود پرداخته است.سپس به همدان مراجعت نمود و در محلی که فعلاً برج قربان نامیده می شود و در گذشته باب الاسد خوانده می شد، می زیسته است.
وی در 19 جمادی الاول 567، در سن 79 سالگی در همدان وفات یافته و در سرداب برج مدفون شده است. از جمله تالیفاتش ، کتاب "الهادی و زاد المسافرین " در 50 مجلد می باشد. درباره مقام او اشعاری از خاقانی شروانیف و موفق بن احمد مکی موجود است. از شاگردان او می توان از ابن ممانی همدانی نام برد، که در جهاد بر ضد مغولان ، در سال 618 هجری، خود و فرزندش به شهادت رسیده اند. درباره علت نامگذاری این بنا به برج قربان معروف است که در جریان شورش افاغنه در اواخر دوره صفویه ، فردی به "نام قربان" این محل را سنگر گاه خود قرارداده و ضمن دفع شورشگران ، از اهالی محل دفاع کرده است. از این رو مسجد و بقعه ، بنام او شهرت یافته است.
در سال 1312 و در حین انجام تعمیرات، در زیر برج سردابی یافتند، که کلیه قبور اشاره شده در آنجا قرار داشتند. این برج در تاریخ 28/3/1354 و به شماره 1078/3 در فهرست آثار تاریخی و ملی ایران به ثبت رسیده است.
*******************************************************************************************
میدان امام خمینی (ره)
نقشه این میدان، که در مرکز شهر همدان واقع شده است، در سال 1307 توسط معمار شهرساز آلمانی، به نام "کارل فریش" تهیه گردیده است و بین سالهای 1309 تا 1312 ساخته شده است. ابنیه اطراف میدان، شبیه ساختمان های میدان حسن آباد تهران و به سبک "باروک" ( سبکی که در قرن 19 و 20 در اروپا معمول بوده) ساخته شده است.
از این میدان شش خیابان سی متری منظم با زاویه 60 درجه منشعب می شود به نامهای: خیابان اکباتان، خیابان باباطاهر ، خیابان دکتر شریعتی ، خیابان بوعلی، خیابان تختی و خیابان شهدا.
این خیابانها، در محل الحاق به میدان امام خمینی و در دو طرف ، دارای گنبدهایی با پوششهای فلزی هستند، که 12 تابلو ، به نام دوازده پیشوای دینی شیعیان در کنار آنها دیده می شود. چنین شهرهایی در جغرافیای شهری، شهرهای شعاعی با دوایر متحدالمرکز نامیده می شود، که در ایران تنها، میدان امام خمینی همدان چنین است.
*******************************************************************************************
گنجینه برق همدان
قبل از پیوستن همدان به شبکه سراسری برق، در سال 1310 اولین مولد برق شهر همدان با سوخت هیزمی و قدرت تولید 40 کیلو وات، توسط شخص خیری به نام ناصر الممالک شریفی، در خیابان بوعلی کوچه عبدل نصب گردیده بود. سپس در سال 1314 با استفاده از آب استخر تپه، دو دستگاه توربین برق آبی زیمنس نیز با قدرت نامی 500 کیلو وات آمپر، ولتاژ خروجی 6/6 کیلو وات و 1000 دور در دقیقه ، در شیب تند ضلع غربی تپه عباس آباد، در ارتفاع 80 متری نصب شده بود، که برق مصرفی شهر همدان را تامین می کرد و بهره برداری از آنها تا سال 1351 نیز ادامه داشت.
از سال 1377 ، بقایای دستگاه های فوق الذکر ، که تداعی کننده یاد آن روزها است، به صورت موزه کوچکی در تپه عباس آباد در معرض دید عموم گذاشته شده است. علاقمندان جهت بازدید می توانند همه روزه صبحها از ساعت 9 تا 12 و بعد از ظهرها از 15 تا 18 از این گنجینه دیدن نمایند.
*******************************************************************************************
سراها و کاروانسراهای همدان
کاروانسراهای همدان، از نوع درون شهری است و به دو گروه عمده تقسیم می شوند:
کاروانی، تجاری مانند: کاروانسرای گلشن و میرزاخانی، که هم تجاری هستند و هم محلی برای استراحت کاروانیان بوده اند.
تجاری: از این نوع، می توان به کاروانسرای صفرخان نو و شریفیه اشاره کرد.
اکثر کاروانسراهای کاروانی، تجاری دارای حیاط مرکزی هستند و حجره ها در دو طبقه پیرامون حیاط مرکزی، بنا شده اند که حجره های طبقه پائین به عرضه کالا اختصاص دارند و حجره های طبقه بالا مخصوص استراحت و خواب کاروانیان بوده اند.
:: سراهای همدان
سرای تحدید : این کاروانسرا در راسته ذغالیها قرار گرفته که مخروبه شده است.
سرای سبزواری: در ضلع جنوب غربی بازار (ورود از شرق خیابان باباطاهر است).
سرای افتخاری: در شمال راسته اسکندریه (ورودی از شرق خیابان باباطاهر است)
سرای قدسیه: در راسته قبله در جنوب غربی بازار، دارای بیشترین تعداد حجره و محل انبار کالاست.
سرای قبله : با 16 باب حجره در راسته قبله و جنوب غریب بازار واقع است و فعلاً محل انبار کالاست.
سرای یعقوب یاری: در غرب بازار قرار گرفته و گرچه مخروبه است، لیکن واجد ارزش معماری است.
سرای پیغمبر : در ضلع غربی بازار است و به علت مجاورت با مسجد پیغمبر به این نام مشهور شده است.
سرای دکتر مطلب: در شمال راسته پیمبر واقع شده و فعلاً محل انبار کالا شده است.
سرای حاج ملا یوسف : در غرب راسته حسین خانی واقع شده و به محل انبار کالا تبدیل گردیده است.
سرای دالان دراز : در شمال راسته حسین خانی واقع شده و به محل انبار کالا تبدیل گردیده است.
سرای رنگرزها : در شمال راسته حسین خانی و روبروی سرای سید قربان، در حاضر فاقد هویت معماری اولیه است.
سرای سید قربان : در شمال غربی راسته حسین خانی است و فعلاً متروکه است.
سرای سینا: در شمال غربی بازار و در جوار بخش غربی سرای حسین خانی است.
سرای مازوجی: در انتهای راسته حاج فضل الـله واقع است و اینکه کاربری غالب آن پشم فروشی است.
سرای نهاوندی : در شمال بازار واقع است و کاربری غالب آن پشم فروشی است.
سرای گمرک : در شمال کاروانسرای حاج میرزا کاظم واقع است. درب اصلی ان از خیابان اکباتان می باشد و کاربری غالب آن ، فرش فروشی است.
سرای روحیه : در ضلع شرقی سرای گمرک و از جنوب در مجاورت سرای آهن فروشان قرار دارد.
سرای آهن فروش ها: در شمال شرقی سرای میرزا کاظم و شمال راسته آهک فروش هاست. کاربری غالب آن، آهن فروش است.
سرای حاج ابوالحسن : در غرب بازار و جنوب راسته زرگرهاست و به نام بازار روز شهرت یافته است.
:: کاروانسراهای همدان
کاروانسرای قلمدانی: در شمال مسجد پیغمبر به وسعت تقریبی 500 متر مربع ، کاربری فعلی و دفتر تجاری است.
کاروانسرای صفرخانی و سرای نو: در ضلع شمال و شرق مسجد پیغمبر، در راسته فلسطین واقع است. ورودی آن در کنار ورودی سرای قلمدانی واقع است و با مساحت 4000 متر مربع، دارای 165 باب حجره است. این کاروانسرا به شماره 2088 مورخه 11/5/1377 به ثبت آثار تاریخی رسیده است.
کاروانسرای شریفیه : واقع در بخش میانی بازار و محدود به راسته نخود بریزها، حلبی سازخانه، صحافخانه و علاقبندها می شود این کاروانسرا به شماره 2087 مورخه 11/5/1377 ثبت شده است.
کاروانسرای میرزا کاظم : در ضلع شرقی خیابان اکباتان واقع شده و ورودی ان از راسته سمساری هاست. این مجموعه در حال حاضر زیباترین و سالم ترین سرای همدان است وسعت تقریبی آن 4000 مترمربع است و به شماره 2224 مورخه 23/5/1378 به ثبت رسیده است.
کاروانسرای حسین خانی: در شمال شرقی کاروانسرای نو قرار دارد و درب های اصلی آن در جنوب شرقی کاروانسرا قرار دارد. این بنا متعلق به دوران فتحعلی شاه قاجار است و در حال حاضر محل انبار کالا شده و در گذشته علاوه بر انبار تجارتخانه هم بوده است.
کاروانسرای گلشن: در خیابان اکباتان روبروی کاروانسرای حاج میرزا کاظم قرار دارد . و مدخل دیگر آن ، از وسط ضلع غربی به بازار صحافخانه مرتبط می گردد. احداث این بنا مربوط به اوایل دوران قاجاریه بوده و کاربری فعلی آن مرکز فروش گلیم و موکت ، پارچه و غیره می باشد.
*******************************************************************************************
بازار قدیمی همدان
ضرورت تهیه نیازمندیها و خرید سوغات، به عنوان ره آوردی پر ارزش برای بستگان و دوستان و یادبودی ارزشمند و خاطره انگیز از صنایع دستی، علائم و مظاهر گردشگری و جذابیت مشاهده چگونگی زندگی، وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی مردم و معماری شهر مورد بازدید ، جملگی موجب گردیده است، که دیدن بازار و مراکز خرید و فروش هر شهری را، همواره برای گردشگران در زمره یکی از نقاط جذاب قرار دهد. از این رهگذر است که بازارهای سنتی نیز علاوه بر بازارهای مدرن و جدید، علاقمندانی برای بازدید دارد. بازار همدان، ترکیبی از راسته بازارها و کاروانسرا های درون شهری است.
مجموعه بازار سنتی و کاروانسراهای شهر همدان، که از 36 بازار و راسته بازار و 26 سرا و کاروانسرا تشکیل شده است، اکثراً با سبک معماری دوره قاجاریه ساخته شده اند و با وسعتی حدود 30 هکتار به دو صورت عمده فروشی و خرده فروشی فعالیت می کنند. و در آنها تاسیساتی نظیر: مسجد، حمام ، زورخانه و چایخانه و غیره گنجانده شده است.
در گذشته، هر یک از راسته ها و کاروانسراها به عرضه یک کالای خاص اختصاص داشته اند، اما این ویژگی ، امروزه تا حدودی دستخوش تغییر شده است و در بعضی از مغازه ها صرفاً به عرضه و توزیع کالا مشغولند ، اما برخی دیگر علاوه بر محل فروش، کارگاه تولیدی صنعتگران نیز بوده اند، مانند: مسگرخانه و حلبی ساز خانه .
:: معرفی فهرست وار بازارها و راسته بازارهای شهر همدان
راسته بازار زنگنه با مظفریه یا حکیم خانه، در حد فاصل خیابان عباس آباد – باباطاهر، محل عرضه انواع وسائل و لوازم خانگی.
بازار زرگرها، در خیابان باباطاهر، محل خرید و فروش طلا و جواهرات.
سبزه میدان، ابتدای خیابان باباطاهر(ضلع شرقی)، محل عرضه حبوبات، سبزیجات و میوه و تره بار.
بازار کفش دوزخانه بزرگ، منشعب از راسته گلشن ، عمدتاً محل عرضه کیف و کفش .
بازار کفش دوزخانه کوچک، منشعب از راسته گلشن ، عمدتاً محل عرضه کیف و کفش .
بازار قنادها (قنادخانه) ، در ضلع غربی مسجد جامع، محل عرضه انواع شکلات و آجیل (در سالهای اخیر تعداد زیادی زرگری و فروشگاه لوازم خانگی نیز دایر شده است.)
بازار صحاف خانه ، در قسمت غربی کاروانسرای گلشن، محل کتابفروشی و نوشت افزار
بازار صندوق سازها، واقع در محوطه ضلع شمالی مسجد جامع، انتهای بازار ذغالی ها؛ محل عرضه لوازم خانگی .
بازار قبله (نجار ها) ، در ضلع شرقی خیابان باباطاهر ، محل نجاری و فراورده های خراطی .
بازار گلشن ، منشعب از خیابان اکباتان ضلع شرقی کاروانسرای گلشن،البسه فروشی
بازار سمسارخانه، در ضلع غربی کاروانسرای میرزا کاظم، قبلاً مرکز چیت فروشی بوده، ولی امروزه عمدتاً بازار فرش است.
بازار دباغ خانه ، در چال دباغ خانه منشعب از خیابان اکباتان، محل فروش انواع مصالح ساختمانی (در سالهای اخیر دباغی ها به بیرون شهر منتقل شده اند.)
بازار حلبی سازها (حلبی سازخانه) ، در ادامه راسته قنادها، اغلب ساخت وسایلی از قبیل متعلقات بخاری، کانال کولر، ناودان، منبع آب و نفت، و نوشت افزار فروشی.
بازار چاقو سازها، در ضلع شمالی مسجد جامع، محل تعمیر و ساخت انواع چاقو، کارد ، قیچی و کلید.
بازار آهنگر ها، زنجیر سازها، چلنگرها ، واقع در خیابان اکباتان ، محل عرضه قفل، زنجیر، و انواع وسایل بنایی مانند ماله، تراز، شمشه و غیره.
بازار پالان دوزها، در ادامه راسته گلشن تا ابتدای نمازگاه، محل فروش مواد اولیه فرش مثل: پشم، خامه و دیگر کالاها.
بازار پیغمبر(گونی فروش ها)، در راسته مقابل مسجد پیغمبر، عمدتاً محل عرضه گونی.
بازار حلاج خانه، در ضلع شرقی کاروانسرای میرزا کاظم، اغلب شامل حلاجی و فروش انواع لحاف و تشک
بازار رزین برها واقع در جنب شاهزاده حسین، محل ساخت انواع سطل آب، چرخ گاری و درشکه.
بازار ذغالی ها، در ضلع شمالی میدان امام، در حال حاضر عمدتاً محل فروش انواع وسائل و لوازم خانگی است.
بازار حاج فضل اللـه، در راسته منشعب از ضلع غربی خیابان اکباتان، محل دباغی چرم و فروش ظروف روی، و چوب فروشی.
بازار حسین خانی، منشعب از راسته کلیمی ها، محل فروش مواد خوراکی از قبیل برنج و حبوبات
بازار آهک فروش ها ، واقع در سرگذر ، در این محل بیشتر مصالح ساختمانی عرضه می شود.
بازار شیشه فروش ها (شیشه برها) ،منشعب از سبزه میدان، محل عرضه شیشه ، لوازم ساختمانی، رنگ و ابزار یراق.
بازار علاقبندها، در ضلع شرقی کاروانسرای شریفیه ، در این بازار وسائل دست ساز مثل لوله بخاری ، سطل فلزی، وسایل حلبی قدیمی، و اجناس مشابه ساخته و عرضه می شود.
بازار فلسطین ( یا یهودی ها یا کلیمی ها)، واقع در مجموعه بازار، محل عرضه لوازم الکتریکی، پلاستیک، طناب، خامه فروش و غیره .
بازار قصاب ها، منشعب از سبزه میدان ، عمدتاً محل عرضه گوشت گاو و گوسفند ، عطاری و مواد خوراکی دیگر.
بازار قیصریه (موتاب خانه)، منشعب از راسته گلشن، محل کفش دوزی، عرضه پوشاک و خامه فرش.
بازار کاه فروش ها، در خیابان شهدا روبروی کاروانسرای میرزا کاظم، محل عرضه البسه دست دوم، میوه فروشی، عطاری و خرازی.
بازار کهنه فروش ها ، پشت شاهزاده حسین، محل فروش البسه دست دوم.
بازار گندمی ها، واقع در محل بنه بازار، صنف قناد و قندریز فعالیت دارند و در انتهای راسته گندم فروشی و علافی نیز، موجود می باشد.
بازار بزازها، در ضلع شرقی مسجد جامع منشعب از خیابان اکباتان، عمدتاً محل فروش انواع پارچه.
بازار مسگرها، در معابر منشعب از راسته قنادها ، شیشه برها، نخود بریزها ، بیشتر مغازه ها به حرفه مسگری اشتغال دارند و انواع لوازم خانگی ، لباس ، کیف و لوازم پلاستیکی نیز عرضه می شود.
بازار سرگذر، در ضلع شمای خیابان شهدا قرار گرفته و در مغازه های عطاری، خرازی، بقالی، خواربار فروشی و لباس فروشی ، انواع کالاهای مورد نیاز عموم عرضه می گردد.
بازار نخود بریزها، این گذر محدود به درب شمال غربی مسجد جام و در انتها، عمود بر راسته فلسطین است، که در فروشگاههای خرازی عطاری، خواربار فروشی و لوازم بهداشتی ، انواع لوازم مصرفی را ارائه می کنند.
بازار اسکندریه در ضلع جنوب غربی بازار واقع شده (ابتدای این راسته از ضلع شرقی خیابان باباطاهر منشعب و در جهت شرق بازار ادامه می یابد) این بازار عمدتاً فرش فروشی است.
دیدگاه شما