به گزارش صبح الوند به نقل از همدان پیام، در روزهاي پاياني سال گذشته اعضاي تيم پاس در انتظار پرداخت بخشي از مطالبات خود بودند تا با خيال آسوده تعطيلات نوروزي را سپري كنند اما مبلغ واريزي استاندار جنجال بزرگي در اين تيم ايجاد كرد تا جايي كه بازيكنان دست به اعتصاب زدند و سرمربي تيم هم تصميم به ترك همدان گرفت.
سرآغاز اين ماجراي جنجالي واريز 130 ميليوني استانداري به باشگاه براي پرداخت مطالبات بود. مبلغي كه عاشوري مدعي است استاندار براي شخص او به باشگاه پرداخت كرده اما رمضاني تأكيد دارد كه با هماهنگي مديران بالادست خود اين پول را صرف مطالبات و عيدي كاركنان، تيم و حتي بانوان فوتباليست كرده است.
عاشوري در اينباره ميگويد: شب عيد با استاندار تماس گرفتم تا سال جديد را به وي تبريك بگويم كه استاندار گفت مبلغي را از پرداختي خودم به باشگاه دادهام تا مطالبات شما را پرداخت كنند اما اين چنين نشد و باشگاه توجهي به دستور استاندار نكرد!
اما در اين بين عبدالحميد رمضاني مديرعامل باشگاه پاس همدان هم اين پول پرداختي را حق تمامي اعضاي باشگاه ميداند كه شب عيد بايد با دريافت مبالغي صرف نيازهاي عيدانه خانواده خود ميكردند.
محسن عاشوري از اين اقدام رمضاني دلخور ميشود اما با اين حال با دريافت واريز 30 ميليون تومان از قرارداد خود وارد فاز جديد از حواشي تيمش ميشود كه رمضاني تأكيد دارد كه خود وي هم در اين اتفاق نقش داشته است.
سرمربي سابق پاس همدان در خصوص اتفاقات تعطيلات نوروزي و جدايياش از تيم گفت: من زماني كه به تيم آمدم 30 درصد از مطالباتم را زماني كه با مديرروستا در تيم بوديم، طلب داشتم اما براي كمك به تيم بخشيدم. در همان سالي كه تيم از ليگ برتر به ليگ يك افتاد من يكبار از رمضاني گزيده شده بودم و به همين دليل قرارداد فصل جاري را با دقت و درج شروط لازم منعقد كردم.
عاشوري افزود: يكي از شروط قراردادم اين بود كه طبق تاريخهاي درج شده مطالباتم را دريافت كنم و اگر باشگاه كوتاهي كرد بعد از مهلت 15 روزه به آنها ضمن فسخ قرارداد تمام مطالبات را تا همان تاريخ دريافت كنم. من در قراردادم صداقت به خرج دادم و حرفهاي عمل كردم.
وي اضافه كرد: بايد زودتر از اينها از پاس ميرفتم. كار كردن با كساني كه به تعهدات كتبي و شفاهي خود عمل نميكنند؛ سخت است. من 20 دي با پاس قرارداد بستم و در 3 تاريخ بايد مطالباتم را پرداخت ميكردند. حتي 2 هفته قبل از پايان مسابقات هم بايد با من تسويه ميشد كه اين چنين نشد. شب عيد زنگ زدم به استاندار تا سال جديد را به وي تبريك بگويم كه استاندار گفت: مطالبات شما را از پرداختي خودم به باشگاه دادم كه با شما تسويه شود اما وقتي پيگير شدم فقط 30 ميليون به من دادند.
من چند روز مانده به پايان سال گذشته تمرينهای قدرتي را با بازيكنان انجام دادم اما مدام گفتند: بگذاريد بازيكنان بروند و بعد تعطيلات ميآيند. من اين كار را كردم كه قواي بدني بازيكنان در اين چند روز تعطيلي افت نكند.
با اين حال پنجم فروردين به همدان آمدم تا تمرين تيم را آغاز كنيم اما فقط 5 بازيكن خود را به كادر فني معرفي كردند و خبري از ساير نفرات نبود كه بعد متوجه شدم به دليل مسائل مالي اعتصاب كردهاند. البته به درخواست معاون باشگاه تمرين را به تأخير انداخته بوديم چرا كه او درخواست كرد كه 10 بازيكن اجازه گرفتهاند كه يك روز ديرتر به همدان بيايند. من هم ديدم که هفت روز تا قبل از بازي با پارسه زمان داريم و ميشود تمرين را منظم برگزار كرد. اما در روز پنجم كه همه بايد در تمرين حضور مييافتند؛ فقط 5 نفر آمدند و عدهاي مثل اميد و خورج با لباس شخصي در مهمانسراي ورزش بودند. مديرعامل گفت: اينها براي پرداخت نشدن قراردادهايشان سرتمرين حاضر نشدند كه من به او گفتم مگر شما قول نداديد پرداخت كنيد. بعد از آن موضوع در دفتر مديرعامل باشگاه حاضر شدم و گفتم: با اين شرايط نميشود كار كرد كه او مدعي شد محمد علوي تا پايان امشب بازيكنان را جمع ميكند. در پاسخ به او گفتم: پس تيم را به علوي بدهيد تا مربيگري كند. من هم به تهران بازگشتم اما دو روز بعد آن قضيه مديرعامل باشگاه تماس گرفت و گفت: بازيكنان آماده تمرين هستند. گفتم: تيم در تهران تمرين كند تا براي بازي با پارسه آماده شود. من يك ماه قبل از پايان سال به مديرعامل درخواست دادم كه قبل از بازي با پارسه تهران در اين شهر اردو بزنيم. خوب اغلب بازيكنان پاس از حومه تهران هستند و ميشد با برپايي اردو در تهران از هزينهها صرفهجويي كرد. شما حساب كنيد كه بازيكنان غير بومي در همدان بايد 3 نوبت غذا بخورند اما در تهران بازيكنان به خانههايشان ميرفتند. با این وجود باشگاه توجهي به اين موضوع نكرد. و گفتند شرايط مالي مناسب نيست و حتي اين مسائل را با استاندار مطرح نكردند. به نظرم هزينههاي اردوي تهران با همدان برابري ميكرد. تيم از نظر من و به لحاظ نظم به هم ريخته بود و فقط حرف و شعار شنيده ميشد. من از استاندار همدان قدرداني ويژه ميكنم چراكه عامل نيفتادن تيم به ليگ دسته 2 بود. حتي آقاي افتخاري هم كمك شاياني به تيم داشت. شرايط هموار نبود و من هم از نيامدن بازيكنان برسر تمرين معترض بودم. وقتي آنها نميآيند تمرين من چكار ميتوانم بكنم. مگر من بايد به زمين بروم و بازي كنم. تيم تمرين درست و حسابي نداشت تا مقابل پارسه تن به شكست بدهد.
من نميخواستم اين صحبتها را داشته باشم اما مصاحبه رمضاني در يكي از خبرگزاريها باعث شد حقايق را بگويم. من 30 ميليون دريافت كردهام و جوابگوي تصميمات خودم هستم. تاكنون طبق قراردادم رفتار كردهام و مربيگري در فوتبال حرفهاي را كاملاً ميدانم.
اما مديرعامل باشگاه پاس همدان، براي شفافسازي اين اتفاقات چنين موضوع را تشريح كرد كه: عاشوري به صورت شفاهي اعلام كرده مطالبات دوره گذشته خود را ميبخشد و شروطي را مطرح كرد كه من در قرارداد زير بار آن نميرفتم اما او گفت كه قرارداد را فسخ نميكند و ما هم صداقت به خرج داديم تا همكاري صورت بگيرد.
رمضاني بيان داشت: استاندار همدان شب عيد 130 ميليون تومان به حساب باشگاه واريز كرد اما قرار نبود مطالبات عاشوري را تسويه كنيم. اگر عاشوري اين چنين ادعایي دارد بين خود او و استاندار است و به من ربطي ندارد. مديران بالادستي به من گفتند كه اين واريزي را صرف پرداختيهاي بازيكنان، كادر اداري، مطالبات فوتبال بانوان و ساير نفرات كنم. به هر حال شب عيد بود و همه به پول نياز داشتند. نميگنجيد كه همه پول را به عاشوري بدهم و با هماهنگي مديران بالادستي مبالغ را تقسيم كرديم. عاشوري هم 30 ميليون تومان گرفت. از قبل هم 12 ميليون به او داديم تا در مجموع 42 ميليون به اضافه 6 ميليون پاداش در طول حضورش به او پرداخت كرده باشيم.
مديرعامل باشگاه پاس همدان خاطرنشان كرد: عاشوري وقتي پس از تعطيلات ابتدايي نوروز به همدان آمد 7 بازيكن برسر تمرين بودند كه او به نفرات گفت: شما هم تمرين نكنيد. من در جلسه از او خواهش كردم كه نرود زیرا شرايط خوب نبود. البته او معترض بود كه چرا پول بازيكنان داده نشده كه طبيعي بود وقتي پولي نيست چه پرداختي ميشود داشت. گفتم كه علوي و خورج با تلاش خودم بازيكنان را به تمرين بازميگردانند. سپس او براي استراحت به اتاقش بازگشت اما ساكش را برداشت و به تهران رفت، بدون اينكه خداحافظي كند. رسم رفاقت اين بود كه خداحافظي كند. هر چند من مدير بالادست او بودم و بايد با من هماهنگي ميكرد اما چون عاشوري در دوران بازي هافبك بوده و با پاسكاري ارتباط برقرار ميكرده، خبري از هماهنگي با مديريت باشگاه نبود!
بعد اين قضايا كه به تهران رفت با او تماس گرفتم و او گفت: براي همكاري 2 شرط دارد. نخست همه مطالبات او و محسن گروسي را پرداخت كنيم و دوم اينكه تمرين تيم در تهران باشد.
پول كه نداشتيم پرداخت كنيم و براي اردوي تهران كه 5 روز تعيين كرده بود هم روزانه 5 ميليون تومان بايد هزينه ميشد. عاشوري طوري شرط گذاشت كه انگار مديرعامل باشگاه است. از طرفي كار او اصولي نبود. مگر فوتبال زمين خاكي است كه سرمربي ساكش را بردارد و برود!
نویسنده : میثم ناصرنژاد
دیدگاه شما