اوقات شرعی

 

آخرین اخبار

5. مرداد 1393 - 7:12   |   کد مطلب: 7130
گاهی خوف آن داریم تا برخی مسائل و معضلات جامعه خویش را به صراحت بیان کنیم؛ زیرا عادت کرده‌ایم که هر حرف راست را هم نباید گفت، اما سؤال اینجاست آیا به صرف نگفتن می‌توان منکر وجود آن شد؟

به گزارش صبح الوند به نقل از همدان پیام، جوامع انسانی در هر نقطه دنیا که باشند همیشه مشکلات خاص خود را دارند. ترافیک، دود، فقر، اعتیاد، کارتن‌خوابی و... که البته هر کدام نیز به نوبه خود خدشه‌هایی را به ساختار ارزش‌ها و هنجارها وارد می‌کنند که هر از چند گاهی نیز با توسل به قانون و قوه قهریه نسبت به جمع‌آوری و کمرنگ‌سازی این معایب انسانی اقدام می‌شود، اما نفس این ناهنجاري‌ها هميشه در جوامع وجود داشته است و به طور قطع نیز ادامه خواهد داشت.

در این میان، یکی از معضلات بسیار نگران‌کننده و قابل تأمل در شهر ما وجود اشباح سرگردانی است که به مجرد تاریک شدن هوا و خلوت شدن معابر از لانه‌ها و پناهگاه‌های خود خارج شده و در پناه زوایای تاریک و پنهان خیابان‌ها و کوچه پس کوچه‌ها شروع به پرسه‌زنی می‌نمایند تا مگر از ره‌آورد این شبگردی‌های ناصواب روزگار نکبت‌‍‌بار خویش را بگذرانند.
در تعریف ماهیت این افراد باید گفت عمده معتادان، کارتن‌خواب‌ها و فراریان هسته اصلی این گروه را تشکیل داده که مشتمل بر مردان و زنان میانسال، جوانان، نوجوانان و حتی کودکان می‌باشند که علی‌الظاهر و شاید به غلط عمدتاً مهاجر تلقی می‌شوند، اما به تكرار مشاهده می‌شود برخی ساکنان بومی نیز به واسطه دلایلی چون اعتیاد، فرار از منزل یا فقر و نداری در زمره این گروه قرار گرفته و در جرایم آنان شریک می‌شوند. آنها کسانی هستند که هویت مشخصی ندارند و رمز بقای آنان نیز در همین ناشناس ماندن است چه این بهترین پوشش و استتار برای انجام اعمال و افعالی است که جامعه آن را نمی‌پسندد و به یقین نیز از منظر قانون و قانونگذار برای ارتکاب آن مجازات تعیین شده است.
به هرحال منهای معدود افراد مبتلا به برخی بیماری‌های جسمی و روحی در نقطه اشتراک این جماعت دو علت بیشتر مطرح و مشهود نيست؛ اعتیاد و فقر و این دو نیز در یک خصوصیت با یکدیگر اشتراک کامل دارند و آن نیاز به تأمین پول براي گذران زندگی یا تأمین مواد است.
اگرچه به زعم برخی، وجود چنین موارد و افرادی در سطح جامعه امری طبیعی بوده و چندان عجیب نیست، اما نکته اینجاست که اگر این مقوله فقط در کنار تکدی‌گری، جمع‌آوری زباله و ضایعات و حتی سرقت خلاصه می‌شود شاید و فقط کمی قابل توجیه و تحمل می‌بود اما وقتی با کمی موشکافی و حساسیت بیشتر و از پشت ذره‌بین حقیقت‌یابی و نه الزاماً سیاه‌نمایی به کار و بار برخی از این اشباح سرگردان شب‌ها نگریسته می‌شود دیگر نه می‌توان و نه باید آن را به نوعی طبیعی و عادی تلقی کرد؛ زیرا گاه ارتکاب به این جریم دیگر به عنوان شغل اصلی و محل درآمد فرد تعریف و انتخاب شده است.
نکته و حقیقت ملموس این فاجعه اینجاست که تنزل ارزش‌ها که عمده ماحصل تقدم رفع نیازهای مادی بدون در نظر گرفتن مرزهای اخلاقی از یک سو و لاقیدی به اعتقادات وقتی در استتار تاریکی شب قرار می‌گیرد این امکان و فرصت را به برخی از این افراد می‌دهد که دیگر چندان نگران زشتی، کراهت و ضد اخلاقی بودن اعمال خود نباشند و به مجرد نخستين فرصت یا اشاره؛ دست به اقداماتی بزنند که هیچ توجیه عقلانی و منطقی برای آن وجود ندارد.
اینکه شهر ما در پی سال‌ها مجاهدت و ممارست مردم و ساکنان آن به دارالمؤمنین مشهور شده است امري بسیار واضح و انکارناپذیری است، اما سؤال اینجاست که آیا صرف این شهرت می‌تواند ما را بر آن دارد تا با چشم‌پوشی و خوش‌بینی نسبت به وجود این بلایا و خطاهای بشری از درِ چشم‌پوشی و اغماض درآيیم؟ به طور قطع چنین نیست؛ زیرا شاکله جامعه اسلامی و ارزشی ما هیچ‌گاه و با هیچ دلیل و برهان و حتی به صرف مرگ از سر گرسنگی با برخی از اینگونه ناهنجاری‌ها از درِ مصالحه و مسامحه در نیامده و نخواهد آمد.
در عمق و گستره شیوع این امر نمی‌توان و نباید به جفا و خطا از عبارت وفور یا شیوع استفاده کرد اما وجود و مشهود بودن آن انکارناپذیر است و بخصوص آنکه وقوع این امور در حاشیه‌ها و گاه میادین و معابر و در ساعاتی که عمده ساکنان شهر رو به سوی بستر خواب و استراحت دارند، محسوس‌تر است.
گردشی شبانه از ساعت 21 تا يك بامداد (بخصوص در شب‌های گرم و فصول گردش‌پذیر) در برخی پارک‌ها، خیابان‌ها و معابر اصلی و فرعی از حاشیه‌ها گرفته تا نقاط مرکزی شهر حتی با چشم غیرمسلح گواه حضور افرادی است که وجود و حضورشان در آن مکان و زمان دارای هیچ‌گونه توجیه عقلانی و منطقی نبوده و نیست. انسان‌نماهايی که به مجرد دیدن نخستين تابش نور چراغ‌های گردان (ولو از خودروهای حمل زباله) به کنجی از تاریکی خزیده و دقایقی بعد باز هم به طی طریق یا ایستادن در کنار جاده مشغول می‌شوند تا مگر فرصتی و یا... پیدا شود.
گاهی خوف آن داریم تا برخی مسائل و معضلات جامعه خویش را به صراحت بیان کنیم؛ زیرا عادت کرده‌ایم که هر حرف راست را هم نباید گفت، اما سؤال اینجاست آیا به صرف نگفتن می‌توان منکر وجود آن شد؟
آیا شنیده‌اید که فردی در عین وجود علائم و شواهد بیماری در جسم و جان خویش منکر وجود آن شود و به نوعی سر خویش را چونان کبک به زیر برف فرو کرده و منکر بیماری خود شود؟ آیا واقعاً ندیدن دلیل قطعی بر نبودن است؟ یا از منظر علت‌شناسی این بلیه، کدام کفه را باید سنگین‌تر دانست عرضه یا تقاضا؟
حقیقت این است که جامعه شهری ما نیز مانند همه جوامع انسانی دستخوش نابسامانی‌ها و ناهنجاری‌های گوناگون است و نمی‌توان صرفاً به نام حفظ وجهه و مرزهای اخلاقی و ارزشی نسبت به پاک نمودن برخی صورت مسأله‌ها اقدام كرد به این امید که کتمان، انکار یا اخفای آن بتواند موجب کاهش و یا بهبود شرایط موجود شود.
این یک حقیقت قطعی و انکارناپذیر است که وجود برخی معضلات خُرد در هر جامعه می‌تواند به مثابه بستر مناسبی براي بروز برخی دیگر از معضلات عمیق‌تر شود. در سال‌های اخیر به صورت شفاف دو مقوله فقر(به هر دلیل) و اعتیاد (با هر شدت) با محوریت نیاز مادی و عدم تأمین آن از طرق معمول و حلال توانسته است در بروز این دست ناهنجارهای خاص بسیار نقش‌آفرینی كند. کسب پولی قابل توجه در کمترین زمان بی‌توجه به تبعات آن یا نحوه کسب آن ممکن است هر انسان سست اراده و لاقیدی را وسوسه نماید و متعاقباً مبانی ارزشی و اخلاقی جامعه را سست‌تر و شکننده‌تر كند.
اینکه آیا درمان این بلیه مستلزم حرکتی جبری و قهری از سوی مراجع قضایی و انتظامی بوده و خواهد بود و یا مستلزم دخالت نهادهای درمانی و حمایتی هنوز مشخص نیست...؟! شاید نیاز باشد تا یک‌بار دیگر قوانین موضوعه و مطروحه در این باب و همچنین وظایف هر یک از قوا، نهادها و ارگان‌ها بازخوانی شود تا بدانیم موضع قطعی ما در قبال این موضوع چیست؟ آیا باید چتر حمایت‌های درمانی و بهزیستی را در قالب پیشگیری باز نمود یا منتظر بود به محض بروز بزه، شاهد اجرای احکام و حدود باشیم؟ به راستی کدام بهتر است؟
و اینکه فراموش نکنیم این از آن دست سؤالاتی است که اگر امروز هم به دنبال جواب آن باشیم باز هم ممکن است بسیار دیر باشد، زیرا متأسفانه در قبال تعلل‌های معمول ما در قبال نظام سلامت اخلاقی و زیستی جامعه بسیار زود دیر می‌شود.

دیدگاه شما

پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری
کنگره ملی8000شهیداستان همدان